سارا با دیدن جک که محو تماشای او شده اخم کرد و جک سرش را به زیر انداخت و احساس پشیمانی کرد. دیگه دل تو دلم نبود از خوشحالی نمی دونستم کجام و کی به خونه رسیدم وقتی شایان جلوم با یه دونه چای دیدم دلم هری پائین ریخت و https://spencermwayr.blogstival.com/49487005/a-review-of-پورم-شوگر-مامی